سلامت نیوز : «گیلان 31 مرکز دفن زباله دارد که از نظر زیستمحیطی هیچکدام بهطور صحیح زبالهها را دفن نمیکنند.» این گفته مدیرکل محیط زیست گیلان است. آمارهای امیرعبدوس نشان میدهد که روزانه یک کیلوگرم زباله به ازای هر گیلانی در استان تولید میشود و با وجود جمعیت 2 میلیون و 400هزار نفری گیلان بالطبع 2 میلیون و 400 هزارکیلوگرم زباله در استان تولید و به صورت بسیار غیراصولی و غیربهداشتی دفع میشود. آنچه اشاره شد بخشی از مشکل زبالههای گیلان است که این روزها درحال عبور ازخطوط قرمز بهداشتی و اجتماعی است.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه آرمان ؛ استان گیلان
کمتر از یک درصد وسعت سرزمینی ایران را دارد درحالی که حدود سه درصد از
جمعیت کشور در این استان زندگی میکنند. تراکم بالای جمعیتی گیلان وقتی
مشهودتراست که بدانیم عمده این جمعیت در شهرهای مناطق جلگهای ساکناند و
بخش جلگهای کمتر از15 درصد از وسعت این استان رابه خود اختصاص میدهد. به
آنچه گفته شد باید فاصله نزدیک شهرها نسبت به همدیگر و وجود35 شهرک و ناحیه
صنعتی دراستان (به غیرازشهرصنعتی رشت) را افزود. شاید تا چندوقت پیش کسی
به صرافت حل مشکل زباله در گیلان نیفتاده بود اما افزایش چشمگیرآمار
مبتلایان به سرطان دراستان زنگهای احتیاط و هشدار را بهصدا درآورده است.
معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی گیلان میگوید: «براساس آمارهای ثبت شده
ازسال 83تا89 آمار بروزسرطان درگیلان روبه افزایش است.»
اگرچه نمیتوان با قطعیت یک دلیل علمی مشخص را برای ابتلا به سرطان مطرح کرد اما مجموعهای ازدلایل وقتی کنارهم قرار میگیرند، باعث بروز این بیماری میشوند. باوجود اینکه مصرف بالای انواع کود و سموم شیمیایی یکی از عوامل خطر محسوب میشود اما یکی دیگر ازعوامل افزایش مبتلایان به سرطان در گیلان نفوذ شیرابههای زبالهها در آبهای سطحی و زیرسطحی استان است.
31مرکز دفن زباله سیستم دفع بهداشتی شیرابه ندارند
گیلان بیش از 52 رودخانه فصلی و دائمی دارد و بسیاری از
ساکنان روستاها ازآبهای زیرزمینی برای مصارف شرب و کشاورزی استفاده
میکنند. هرتن زباله تر حدود 500لیتر شیرابه تولید میکند. اگرفقط 60درصد
از زبالههای استان ازنوع تر باشند، روزانه بیش از700تن شیرابه درمحیط
طبیعی گیلان رهاسازی میشود. ناگفته نماند که مکانهای دفن زباله؛ بدون
زیرسازی وپوشش استاندارد بهداشتی یا داشتن زهکش برای هدایت شیرابهها به
مکانهای تصفیه است. هیچیک از 31مرکز دفن زباله در گیلان بهرهمند از
سیستم جمعآوری و دفع بهداشتی شیرابه نیست حتی کارخانههای بازیافت گیلان
هم فاقد مدیریت اصولی دفع شیرابهها بهعنوان خطرناکترین پسماند تولیدی
هستند.
بهعنوان مثال درحال حاضر کارخانه نوبنیاد بازیافت رودسر زهکش هدایت
شیرابهها وکانال جمعآوری آبهای سطحی آلوده ندارد! گواینکه این کارخانه
برای مدیریت زبالههای شرق گیلان راهاندازی شده اما به علت قرارگرفتن در
دوکیلومتری شهر بوی تعفن زبالهها هنگام شب مردم شهر رودسر را میآزارد.
درواقع خود این کارخانه بهجای مدیریت مساله تبدیل به یک مساله شده است.
پربیراه نخواهد بود اگر بگوییم نگرش متولیان استان به مساله مدیریت پسماند
شاید مقرون به واقعیت باشد اما یقینا به دورازجامعیت است. مشکل بخشینگری
دراین بخش هم تاحدودی چشم میخورد چه اگر غیرازاین بود قطعا وضعیت مدیریت
پسماند گیلان بسیار بهتر ازجایگاه فعلی بود. مثلا درحال حاضر باوجود اینکه
هزینه گزافی برای سایت بازیافت لاکان صرف شده است اما این سایت با نصف
ظرفیت اسمی مشغول به فعالیت است! قابل ذکراست که بسیاری از مدیران میگویند
اگر مساله اعتبارات حل شود میتوان زبالهها را مدیریت کرد.
رئیس شهر
صنعتی نقرده آستانه اشرفیه در گفتوگو با آرمان میگوید: ابتدا به ساکن
باید ببینیم که اساسا واحدهای صنعتی چه میزان پسماند تولید میکنند و سپس
برای رتق وفتق پسماندهای صنعتی راهکار ارائه کنیم. محمد اکبری معتقد است
مشکل اینجاست که هنوز یک کارمیدانی علمی ومنسجم برای برآورد میزان تولید
پسماند شهرکها و نواحی صنعتی گیلان انجام نشده است: به عنوان مثال شما
میدانید که سرانه تولید پسماند یک روستایی چقدر است یا میزان تولید زباله
یک شهروند ساکن شهر فومن چقدر است. چون در این زمینه کارمیدانی صورت گرفته
وبه یک عدد مرضیالطرفین رسیدهاند اما ما نمیدانیم که میزان تولید ضایعات
فلان واحدصنعتی در شهرک صنعتی نقره ده چقدراست و بهعنوان رئیس شهرک
بهخاطر مشاهدات حضوریام وبراساس تجربه مدیریتیام به عددی رسیدهام که
نمیتواند مبنای علمی داشته باشد اما از نظر اجرایی کارآمد است.
او با اشاره به قانون مدیریت پسماند میگوید: درماده 7این قانون آمده است: «مدیریت اجرایی كلیه پسماندها غیر از صنعتی و ویژه در شهرها و روستاها و حریم آنها به عهده شهرداریها و دهیاریها و در خارج از حوزه و وظایف شهرداریها و دهیاریها به عهده بخشداریهاست. مدیریت اجرایی پسماندهای صنعتی و ویژه به عهده تولیدكننده خواهد بود. درصورت تبدیل آن به پسماند عادی به عهده شهرداریها، دهیاریها و بخشداریها خواهد بود». همانطور که میبینید قانونگذار محترم مدیریت پسماندهای صنعتی وویژه را به تولیدکننده این پسماندها واگذاشته است امامتاسفانه ابزار قانونی لازم برای اعمال قانون دردست مانیست.
اخطار دادیم، نتیجه نداشت
اکبری تاکید میکند، در ماده 8همین قانون آمده است: «مدیریت اجرایی می تواند هزینههای مدیریت پسماند را از تولیدكننده پسماند با تعرفهای كه طبق دستورالعمل وزارت كشور توسط شوراهای اسلامی بر حسب نوع پسماند تعیین میشود، دریافت نموده و فقط صرف هزینههای مدیریت پسماند نماید» اگرچه وفق قانون فوق ما میتوانیم نسبت به اخذ مبلغ برای مدیریت پسماند از واحدهای صنعتی اقدام کنیم اما قانون گذار محترم مقررنکرده است که در صورت عدم تمکین واحدهای صنعتی ازچه سازوکار منطقی میتوان برای اعمال قانون استفاده کرد گو اینکه تعداد کم واحدهای صنعتی ودغدغههای محلی برای حفظ اشتغال موجود تبدیل به مستمسکی برای برخی از واحدهای صنعتی شده تا اجرای قانون را با تاخیر مواجه کند. اکبری در ادامه با اشاره به ماده 15 قانون مدیریت پسماند میگوید: به استناد این قانون بارها به یکی از واحدهای فعال تولیدکننده آلودگی درشهرک صنعتی نقره ده اخطار دادیم تا نسبت به راهاندازی تصفیهخانهاش اقدام عاجلی کند اما واحد مزبور هربار با این توجیه که چندین فرصت شغلی به وجود آورده خواهان مدارای اداره محیط زیست میشد. ضمنا برخی ازمجوزهای صادره برای واحدهای صنعتی باید با درنظر گرفتن شرایط منطقهای و زیستمحیطی صادر شود تا مشکلاتی از این دست کمتر گریبانگیراین واحدها و مدیران شهرستانی شود. اکبری خاطرنشان کرد: اگر ازهمان ابتدا با توجه به ظرفیتهای قانونی برای واحدهای صنعتی مجوز صادر شود، دیگر شاهد این مشکلات نخواهیم بود.
ورمی کمپوست بهجای انواع کودهای شیمیایی
مخاطرات ناشی از افزایش استفاده از کودهای شیمیایی در
محصولات کشاورزی از دیگر مواردی است که شهروندان گیلان را تهدید میکند
بهطوری که آمارهای افزایش سرطان مری و معده در این استان تا حدودی افزایش
یافته است.نصرا... رضاپور، کارشناس ارشد موسسه تحقیقات کشاورزی ومنابع
طبیعی گیلان درباره اینکه چرا کشاورزان گیلانی از کودهای ارگانیک برای
کوددهی محصولاتشان استفاده نمیکنند، میگوید: ابتدا باید بگویم که اگر
کودشیمیایی در زمان لازم و به مقدار لازم مصرف شود کمترین عوارض بهداشتی را
چه به لحاظ سلامت مصرفکنندگان محصولات کشاورزی و چه از نظر کیفیت خاک
خواهد داشت. با این حال گزینه بهتر برای ما استفاده از کود ارگانیک برای
بالابردن ضریب سلامت منابع آب و خاک و بهداشت مصرفکنندگان است.
درحال حاضر قیمت بالای کودهای شیمیایی انگیزه اقتصادی تولیدکنندگان را برای مصرف کود ارگانیک افزایش داده است، ضمن اینکه تمایل مصرفکنندگان به ارتقای کیفیت زندگیشان باعث بالا رفتن مصرف کود ارگانیک بهویژه ورمی کمپوست شده است. این کارشناس ارشد خاکشناسی با برشمردن برخی از خواص ورمی کمپوست میگوید: برای گل و گیاهان تزئینی ورمی کمپوست یک گزینه کاملا بهینه است و از نظر عناصرماکرو ومیکرو و نسبت کربن به نیتروژن هم از استاندارد مطلوبی برخورداراست اما هنوز نمیتوان باقاطعیت گفت که برای سایر اقلام کشاورزی هم میتوان از ورمی کمپوست بهجای انواع کودهای شیمیایی استفاده کرد. این امر نیاز به کمی حوصله و کارعلمی بیشتر وغنی شدن ورمی کمپوست از عناصرمورد نیاز دارد که مادر موسسه تحقیقات کشاورزی مشغول به کار دراین زمینه هستیم. پورنصرا... با اشاره به قانون برنامه پنجم توسعه میگوید: دولت در این زمینه حمایتهای خوبی کرده وحتی در قانون پیشبینی شده که بخشی ازپسماند شهری را با استفاده از کرم پوسال(ایزینیا فوتیدا)مدیریت کنند.
پس از دو سال هنوز قانون اجرا نشده است
درقانون برنامه پنجم توسعه و در بند الف ماده193این قانون
آمده است. «شهرداری شهرهای بالای 200هزار نفر جمعیت و شهرهای ساحلی و
شهرهای حاشیه تالابهای داخلی در راستای مدیریت پسماند شهری موظفند تا
پایان سال چهارم برنامه، پسماندهای خود را با روشهای نوین و فناوریهای
جدید با اولویت روشهای آلی (ارگانیک) از قبیل کرم پوسال (ورمی کمپوست)
بازیافت نمایند. از سال پایانی برنامه، هرگونه دفن پسماندها در این گونه
شهرها مطلقاً ممنوع است.» حدود دو سال از زمان اجرای قانون برنامه پنجم
توسعه میگذرد وهنوز اقدام عملی در این زمینه صورت نگرفته است. همانطورکه
دراین قانون اشاره شده شهرداری شهرهای ساحلی وشهرهای حاشیه تالابهای داخلی
موظفند پسماندهایشان را با روشهای نوین و فناوریهای جدید مدیریت کنند که
البته اولویت با روشهای ارگانیک است.
آیا شهرداری شهرهای رودسر، رشت و بندر انزلی به عنوان مصادیق این قانون تاکنون اقدام عملی در این زمینه کردهاند؟ آیا استفاده از تکنولوژی از رده خارج تفکیک دستی زبالهها در کارخانه بازیافت رودسر مصداق استفاده از فناوریهای جدید آورده شده در این قانون است؟ درخبرها آمده بود که دست یکی از کارگران کارخانه کمپوست رودسر حین کار با دستگاه تفکیک دستی از کتف جداشد. آیا اگر همانطور که در این قانون اشاره شده از فناوریهای جدید برای مدیریت پسماند استفاده میشد وخط تفکیک مکانیزه دراین شهر به راه میافتاد آیا ما شاهد این اتفاقات میبودیم؟ برای استفاده از کرم پوسال چه تمهیداتی از سوی شهرداریهای استان بهویژه سه شهر رشت، انزلی و رودسر که دارای کارخانههای بازیافت هستند، اندیشیده شده است؟ درحال حاضرصحبتهایی مبنی بر تولیدبرق اززباله در سطح استان در جریان است. آیا میتوان درحالی که بیش از 60درصد میزان زبالههای گیلان را زباله تر تشکیل میدهد، امید به تولید برق از زباله تر داشت؟ آنها که میخواهند مشکل زبالههای گیلان را حل کنند و به این ترتیب با کاهش آلودگی ناشی از ورود شیرابهها به آبهای سطحی وزیرزمینی با افزایش بهرهوری؛ طلای کثیف را تبدیل به ثروت کنند، بدنیست که به این پرسشها هم پاسخ دهند.
میتوان هرساعت4مگاوات برق تولید کرد؟
اول- با توجه به گزارش آنالیز زبالههای سازمان مدیریت پسماندشهرداری رشت درمورد زبالههای4شهررشت، فومن، صومعهسرا و شفت حدود 62 درصد اززبالههای این شهرها را زباله تر تشکیل میدهد که با درنظرگرفتن ظرفیت ورود500تنی زبالههای این4 شهربه سایت لاکان بیش از300تن هرروز زباله تر وارد لاکان میشود. بااین وصف آیا میتوان با200تن زباله خشک باقیمانده درهرساعت4مگاوات برق تولید کرد؟
دوم- بزرگترین دلیل ناکارآمدی فرآیند بازیافت زبالهها در گیلان جدای از دلایل مدیریتی؛ به علت کهنه بودن تکنولوژی استفاده شده در کارخانههای بازیافت استان است. مشخصا در 2شهر رودسر و رشت از تکنولوژی ناکارآمد تفکیک دستی استفاده میشود. تفکیک دستی زبالهها باعث کاهش کیفیت زباله خروجی از خط تفکیک شده ونتیجتا محصولی که قراراست تبدیل به کودآلی کمپوست شود تبدیل به مشکلی تازه میگردد. درحال حاضر باوجود اینکه برسردر کارخانه لاکان رشت نام مجتمع کودآلی وجود دارد، آیا شهرداری رشت حاضراست کمپوست تولیدشده دراین کارخانه را حتی به قیمت کیلویی20تومان خریداری کند و برای پارکهای رشت مصرف نماید؟ آیا کارخانه بازیافت لاکان رشت سودده است یاضررده؟ رقم دقیق سودوزیان آن چقدر است؟
سوم- کل حجم تولید زبالههای گیلان با احتساب ایام تعطیل و ورود مسافر به استان از2200تا2400تن درروز(حدودا)فراتر نمیرود. یعنی کمیت زبالههای گیلان در کنار کیفیت این زبالهها برای تولید برق مناقشهآفرین است زیرا کمیت و کیفیت زبالههاست که باعث بالا رفتن ضریب تبدیل حرارتی آنها میشود. در واقع ضریب تبدیل حرارتی نشان میدهد آیا گرمای لازم برای تولیدبرق را میتوان تولید کرد یانه؟
چهارم- برای تولید4مگاوات برق درساعت از طریق مولدهای مقیاس کوچک گازسوز حداکثربه 8ملیارد تومان سرمایه نیازاست. یعنی با سرمایه 58میلیارد تومانی مورد اشاره برای تولید برق از زباله درلاکان رشت میتوان 7برابر برق بیشتر و ارزانتر تولیدکرد. حالا به چه دلیلی اصرار بر اجرای این طرح وجود دارد؟
پنجم- با58میلیاردتومان سرمایه راهاندازی کارخانه برق- زباله در لاکان رشت میتوان تمام کارخانههای بازیافت استان گیلان را بازسازی ومجهزبه خط تفکیک مکانیزه کرد وکیفیت محصولات پس سرندی خطوط بازیافت را ارتقا داد وکمپوست مرغوبتری تولید کرد وکارخانههارا ازوضعیت زیانده فعلی خارج کرد و باقیمانده زبالههای غیرقابل بازیافت راهم میسوزاند. نیازی به این همه هزینه کردنهای غیرمتعارف برای پروژههایی که از نظر اقتصادی توجیهپذیرنیستند؛ نیست. اگردر سایرکشورها از زبالهها برق تولید میکنند باید دید که زبالههای آنها ازنظرکمی وکیفی چه شباهت وتفاوتی با ما دارد، با این حجم زباله بهجزچراغ پیمانکارپروژه نمیتوان چراغی روشن کرد.
نظر شما